موثر بودن اخلاق در کنار شکاکیت برای دیدن حقیقت

چه یک انسان خوش اخلاق و چه یک انسان بد اخلاق، اگر بخواهند 2 را با 2 جمع کنند و هیچکدام اشتباه نکنند، نتیجه ی هر دو به عدد 4 منتهی می شود.

اما به مثال زیر توجه کنید:



فرض کنید می خواهید با مادر خود به یک جنگل بروید و در بین راه به دلیل این که قبلا شنیده بودید در این جنگل شیر و خرس وجود دارد. بعد در بین راه به یک نفر برخورد می کنید که از لباس او متوجه می شوید که او جنگلبان است. و بعد از او با ترس می پرسید که "آیا در این جنگل شیر و خرس وجود دارد؟" و بعد او به شما می گوید که: "نه وجود ندارد". بعد شما می گویید: "ممنون" و او می گوید: "خواهش می کنم". بعد شما راه خودتان را می روید. حدود یک کیلومتر که از شهر دور می شوید و داخل جنگل می روید، مشاهده می کنید که یک ببر به طرز فجیعی مادر شما را دریده است. در این لحظه شما چه فکری راجع به آن جنگلبان می کنید؟ آیا آن فرد را با این که حرف درستی زده است، انسان راستگویی می دانید؟ مطمئنا خیر. این نقطه، نقطه ی مهمی است تا بدانید که اخلاق بی دلیل با ارزش نیست و دارای پشتوانه ای قوی است. هرچند مثل حل کردن یک معادله قابل درک نباشد.

(فکر می کنم به اندازه ی کافی مسأله را شفاف کرده باشم. اگر ابهامی هست، بپرسید تا جواب بدهم)